9

کنایه مطهرنیا به زاکانی و قاضی‌زاده: کاندیدا‌های پوششی وعده‌های ناممکن‌تر می‌دهند/ وعده طلا دادن در برابر رای، شکست گفتمان انقلابی گری است/ بی برنامگی و شعار زدگی بر مناظره‌ها حاکم شده است

[ad_1]

تحلیل مناظرات انتخاباتی

اقتصاد 24– انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری در حالی به روزهای نفس گیر خود نزدیک می شود که کاندیداها سه مناظره را علیه یکدیگر سپری کردند و حالا برخی از وعده های آنها برملا شده است، نویدهایی که در برخی موارد حتی واکنش کاربران شبکه های اجتماعی را نیز به دنبال داشته و این موضوع باعث انزجار شهروندان شده است. اینکه چگونه باید به این وعده ها عمل کرد، به نظر می رسد حتی اعداد و ارقام در آنها نیز به درستی محاسبه نشده است.

از تکرار هزار بار کلید واژه شهید در صحبت های امیرحسین قاضی زاده هاشمی که بگذریم، ادعای وی مبنی بر وام ازدواج یک میلیارد تومانی همراه با ادعای اهدای طلا به خانواده های ایرانی توسط علیرضا زاکانی را می توان عجیب ترین آنها دانست. موارد این وعده های قبل از انتخابات.

این در حالی است که «مهدی مطهرنیا» استاد دانشگاه و آینده پژوه سیاسی به اقتصاد 24 گفت: طبق تجربه من به ویژه از انتخابات سال 1380 به بعد این اتفاق افتاده است که نامزدهایی که به عنوان بازنده قطعی در انتخابات دیده می شوند وعده هایی می دهند که انتظارات را افزایش می دهد. آن را از رئیس جمهور آینده مطرح کنید و می توانید در دوران ریاست جمهوری او را تحت فشار قرار دهید.

اما این کارشناس سیاسی درباره روند مناظره های انتخاباتی و آنچه در جریان است، می گوید: «آنچه الان در مناظره ها می گذرد و بحث هایی که می توانیم به آن توجه کنیم، بیشتر به ساختار مناظره برمی گردد. و آژانس ها در بحث هایی که باید ابتدا به آنها پرداخته شود. ساختار کنونی بحث یک ساختار کشویی است. این ساختار لغزنده باعث می شود رئیس جمهور به عنوان یک چهره سیاسی فاقد تخصص همه جانبه در مسائل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی با چهره ای لغزنده در افکار عمومی نشان داده شود. این تا حدودی موقعیت رئیس جمهور را در افکار عمومی مخدوش می کند.

مهدی مطهرنیا همچنین با اشاره به موضع رئیس جمهور در گفتگو با اقتصاد 24، گفت: روسای جمهور از چهره های برجسته سیاسی هستند که باید زمان و توان خود را در استدلال، مناظره و مذاکره برای رسیدن به اهداف ملی در سطح کلان نشان دهند. به عبارت دیگر، رؤسای جمهور مسئول رهبری اجرایی جامعه هستند، نه فقط مدیریت و عملکرد. بنابراین وقتی در مورد مسائل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی یا امنیتی سؤال می شود، کابینه ایشان باید در این زمینه ها شفاف باشد و این عزیزان مشاور و وزیر کابینه باشند که به صورت تخصصی در مقابل مردم با یکدیگر گفتگو کنند».

وی در ادامه می افزاید: به عنوان مثال آقای کلیباف با مدرک دکترای جغرافیا یا آقای مزیکیان به عنوان متخصص قلب و یا آقای جلیلی به عنوان نویسنده دیپلماسی پیامبر (ص) تجربه ای در مسائل اقتصادی و تسلط ندارند. اتصال به این مناطق در اطراف است آنها دور هستند. بنابراین وقتی وارد بحث می شوند، شکاف فکری ناملموسی را تجربه می کنند. بنابراین نمایندگی های آنها نیز در این ساختار ذبح شده و دچار مشکلات کوچک تری می شوند».

رویارویی انکارگرایان در حال افزایش است

این آینده پژوه و تحلیلگر سیاسی در بخشی دیگر از این گفتگو با اشاره به نفی و برخوردهای لفظی کاندیداها به اقتصاد 24 گفت: در نظر داشته باشید که در جامعه ایران در زمینه زمینه که من هم در مطالب منتشر شده خود نوشتم. پروژه تحقیقاتی تحت عنوان زمینه و فروپاشی نظامها، ما ایرانیان رویکردی منفی داریم. ما بیشتر کلمه محور و مجازی هستیم. ما همچنین به سفید و سیاه و صفر و یک می رویم. بنابراین، این ساختار و عاملیتی که در این شرایط قرار می‌گیرد، دچار منفی‌گرایی است، یعنی در نهایت می‌خواهیم خود را با انکار دیگری تعریف کنیم. بنابراین می بینیم که برخوردهای غیراخلاقی نه در مورد موضوع، بلکه در مورد افراد بسیار زیاد است. اینگونه است که شخص شخصیت دیگری را زیر سوال می برد و برعکس.

وی در ادامه به برخوردهای پیش آمده اشاره می کند: ببینید در این مناظره ها تهدیدات امنیتی آقای زاکانی علیه دیگران و آقای پورمحمدی علیه زاکانی ابعاد قابل توجهی از این موضوع را نشان می دهد.

ترامپی که بازنده است

مطهرنیا با اشاره به روند تعمیم و تخصص های مختلف کاندیداهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری می افزاید: از سوی دیگر در این مدل مناظرات، تعمیم اتفاق می افتد. بسیاری از صحبت های این نامزدها کلی گویی بود. مثلاً پزشک با تخصص پزشکی بالا در زمینه جراحی قلب که نشان از برتری و تسلط او در این زمینه علمی دارد، در ورود به مسائل اقتصادی فقط به موارد کلی توجه کند، زیرا انقباض احساس خطر را به همراه دارد. . بقیه هم همینطور بودند. بنابراین این تعمیم نیز بر امر حاکم است. بارها دیده ایم که نمایندگان مردم برای جلب آرای مردم سخنرانی می کنند و وعده های بلندپروازانه می دهند. «این می تواند تا حد زیادی خطرناک تلقی شود.


بیشتر بخوانید: آنهایی که مردم را فقیر کردند می خواهند به مردم طلا بدهند!/ حتی یکی از کاندیداها قانون هدفمندی یارانه ها را نخوانده بود و قول می داد/ شورای نگهبان شروع به وعده پول برای گرفتن رای کند.


این کارشناس مسائل سیاسی به وعده های غیرعملی کاندیداها نیز اشاره می کند: «هر روز این وعده هایی که داده می شد، مثل طلایی که آقای زاکانی می گفت یکی از برگ های برنده اش بود، جای خیلی خیلی متزلزلی دارد. فراموش نکنیم که اگر بخواهد این مقدار طلا را به افراد جامعه بدهد با جمعیت موجود در یک سال چقدر باید به مردم طلا بدهد؟

مهدی مطهرنیا

از اهدای طلا به شهروندان در جبهه ها تا گفتمان شکست خورده طلا در برابر رای

مطهرنیا همچنین به تاریخچه انقلاب ایران و رفتار مردم در دوران سخت کشور اشاره کرد و گفت: در نظر داشته باشید که در دهه اول بعد از 57 و در دوران هشت سال جنگ ایران و عراق که به نام حراست مقدس ایران، بسیاری از مردم طلاهای خود را به دولت دادند. امروز گفتمانی که مدعی گفتمان انقلابی است و خود را ناب ترین شکل انقلاب در میان انقلابیون می داند، وعده های طلایی برای جلب آرای مردم می دهد. از طلا دادن تا طلای نویدبخش برای کسب رای و با این موارد می تواند گفتمان انقلاب را زیر سوال ببرد.

وی همچنین با اشاره به اینکه چقدر وعده های انتخاباتی غیرممکن در حال تبدیل شدن به یک معضل در جامعه است به اقتصاد 24 گفت: ریاضی من ضعیف است اما اگر اشتباه نکنم اگر زاقانی بخواهد 20 گرم طلا به حداقل 10 میلیون خانواده بدهد. یک سال باید در یک سال 200 تن طلا در بودجه دیده شود و به مردم ارائه شود. این لحظه قابل توجه است. شاید برخی بگویند که این مشکل تطبیق پولی است که به مردم داده می شود با مقدار طلا. تا اینکه در مناظره شنیدم که گفتند برای حفظ ارزش پول ملی این کارت طلایی را به مردم معرفی می کنیم و طلاها را به مردم منتقل می کنیم. بنابراین این صحبت ها می تواند توقعات مردم را بالا ببرد».

مدعیان پوشش قول بیشتری می دهند

این کارشناس سیاسی در ادامه با اشاره تلویحی به وعده های نامزدهایی که تا آخر در انتخابات نمی مانند، می گوید: طبق تجربه من به ویژه از انتخابات سال 1380 به بعد، اینطور است که نامزدهایی وارد می شوند که به عنوان انتخابی دیده می شوند. بازنده ها وعده هایی می دهند که انتظارات رو به رشد رئیس جمهور آینده را افزایش می دهد و بر این اساس می تواند در دوران ریاست جمهوری او را تحت فشار قرار دهد. بنابراین بالا بردن سطح توقع مردم در دستور کار کاندیداهایی است که احتمال شکست دارند و می خواهند به رقیب فشار بیاورند. این چیزی است که باید مورد توجه قرار گیرد.”

شعارها، بی برنامگی و کلی گویی جزء اصلی سخنرانی های نامزدهاست

مطهرنیا درباره موضوع شعار در ستادهای انتخاباتی نیز اظهار داشت: نکته دیگری که در این حوزه وجود دارد شعار است. شعارهای زیادی در این مناظره ها باعث این موقعیت ها می شود و این هم به دلیل همان مطالب قبلی است که گفتم سطح توقع را بالا می برد.


بیشتر بخوانید: کاندیداها حتی از آرایش سرزمینی در حوزه بهداشت و درمان خبر نداشتند/ ارز ترجیحی دارو چه شد و به کجا رسید؟


وی در ادامه با اشاره به طرح سوال برای ریاست جمهوری به اقتصاد 24 گفت: از همه این موارد مهمتر بحث بی برنامه بودن است. بسیار بسیار نقش آفرینی و نسبتاً تعمیم به شعارگرایی و بی برنامگی نیز می انجامد. از این رو می بینیم که هر کدام از این کاندیداها در جبهه های مختلف، اعم از اصولگرا، اصلاح طلب و اصلاح طلب، در مقابل هم جناح های خود دچار انفعال می شوند و در مقابل تفکر مخالف، هجمه می کنند. این در هر مبارزات انتخاباتی و مناظره ای طبیعی است. اما زمانی درست است که در درون یک گفتمان معنا پیدا کند. باید گفتمان خاصی وجود داشته باشد. در این گفتمان خاص، جبهه ها و احزاب مختلف سیاسی به شدت علیه یکدیگر عمل می کنند. اما حمله این افراد متوجه یک گفتمان نیست، بلکه به سمت افراد است. این به طور خاص افراد را هدف قرار داده است.”

توجه کاندیداها به بحث بنزین و انرژی

این کارشناس و تحلیلگر سیاسی با بیان اینکه به نظر می رسد کاندیداها بالاخره پذیرفته اند که بحث انرژی و بنزین بحرانی است، خاطرنشان می کند: «هر شش نامزد باید در این زمینه توضیح و برنامه ارائه کنند. افزایش قیمت بنزین می‌تواند برای هر یک از نامزدها و من می‌گویم جبهه‌های سیاسی آن‌ها، خطرات بسیار بسیار بالایی داشته باشد. جامعه ایران اکنون با وضعیتی مواجه است که از نظر مسائل اقتصادی به مرز فرابحران و انفجار رسیده است. این انفجار نه تنها ناشی از تحریم، بلکه نارسایی سیاسی و مدیریتی در جامعه ملی ایران بود. بنابراین در آن منطق احتمالاً ریاست جمهوری را به دست خواهند گرفت و بر همین اساس تحت فشارهای موجود مجبور به افزایش سطح قیمت خواهند شد و در مقابل مردم قرار خواهند گرفت، یعنی از این پس وجه مشترک پیدا خواهند کرد. . این وجه مشترک نمی تواند مشکلات را حل کند».

مطهرنیا در پایان به «اخنات 24» می‌گوید: «افزایش قیمت بنزین در ایران معادل شورش‌های گسترده خیابانی و سیاسی است. بنابراین هزینه های هنگفتی برای دستگاه اجرایی کشور و شخص رئیس جمهور به همراه دارد. بنابراین از این به بعد شش نفر به نوعی روی این موضوع تاکید می کنند، می خواهند موضوع را از سطح اجرایی به سمت اجرایی ببرند. در باب پنهان این مخرج مشترک نشان می دهد.

[ad_2]

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا