میگفتند فوتبال به درد دختر نمیخورد
[ad_1]
خیلی ها می گفتند «فوتبال دختر چه می شود» و «فوتبال برای دختر خوب نیست» اما خدا را شکر که پدر و مادرم از من حمایت کردند، اصلاً به این حرف ها اهمیت ندادم. تازه گفتند و جالب اینجاست که حالا که به یک جایی رسیدیم، می گویند: «بهت می رسی و به اینجا می رسی»!
به گزارش ایسنا، متنی که می خوانید گفتگوی خراسان با سرمربی تیم ملی فوتبال زیر 15 سال دختران و کاپیتان تیمی است که به تازگی با جام قهرمانان CAFAF به خانه بازگشته است: شاید خبر موفقیت را شنیده باشید. تیم ملی فوتبال زیر 15 سال دختران در اخبار ورزشی. این تیم برای دومین بار متوالی در مسابقات آسیای میانه موسوم به CAF عنوان قهرمانی را کسب کرد. در این مسابقات علاوه بر ایران، تیم های ملی قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان که میزبان این مسابقات بودند حضور داشتند. ابتدا سراغ سرمربی این تیم، خانم پروانه کاران خسروی که در فوتبال بانوان شناخته شده است، رفتیم.
او می گوید: تمرین را از سطوح پایه شروع کردم و کار با این سطح را دوست دارم چون بچه ها بیشتر حرف می زنند و پذیرای تاکتیک هستند. یعنی دقیقاً همان کاری را می کنند که ما می خواهیم. پارسال با همین بچه ها اما تا 14 سال در اولین تورنمنت کافا شرکت کردیم. شناختی از تیم های این رده نداشتیم و اولین بازی را با قرقیزستان مساوی کردیم اما در نهایت قهرمان شدیم. امسال به مسابقات نسبتا آشنا رفتیم و دوباره با قرقیزستان بازی کردیم، اما این بار تساوی سال قبل را به برد پنج بر یک تبدیل کردیم. با آنالیز بازی حریف نقطه ضعف او را پیدا کردیم و به همین ترتیب به او گل زدیم. در تیم ملی از شهرها و استان های زیادی بازیکن داشتیم، از اردبیل، کرمانشاه، کردستان گرفته تا شهرکرد، فارس، تهران و خیلی شهرها. ما از عنوان قهرمانی خود در کفا دفاع کرده ایم و یک هدف مشترک داریم که در مسابقات انتخابی آسیا که در اردیبهشت 1404 برگزار می شود، نتیجه خوبی داریم تیم فوتبال دختران تا 15 سال. او دانش آموز کلاس هشتم است، ساکن شهر تلاش استان گیلان است و آرزوهای بزرگی دارد.
از مسیر شهر تلاش تا تیم ملی فوتبال جوانان بگویید؟
من از 5 سالگی فوتبال بازی می کردم اما نه در باشگاه، بلکه در محله خودمان. بعد از دو سه سال بازی به سراغ یکی از مربیان فوتبال رفتم. حدود سه سال بازی کردم و بعد به فوتسال رفتم. چند سال فوتسال کار کردم و فوتبال را کنار گذاشتم تا اینکه گفتند قرار است برای تیم ملی فوتبال آزمایشی داشته باشند. من همینطور رفتم اما آنها من را انتخاب کردند. فکر کنم یازده دوازده تست دادم تا به تیم ملی برسم. اتفاقا الان 3 سال است که در تیم ملی فوتبال بانوان حضور دارم. در خانواده ما پدرم در جوانی فوتبالیست بود و همیشه مرا تشویق می کرد و مادرم هم حمایتم می کرد.
چقدر در هفته برای فوتبال و مدرسه وقت می گذارید؟
من از هفت روز هفته دو روز مرخصی دارم. روزهای دیگر فوتبال تمرین می کنم و باید به مدرسه بروم. هر روز حدود دو تا سه ساعت تمرین می کنم و بعد شروع به مطالعه می کنم. من همچنین تمریناتم را برنامه ریزی کردم. یک روز تمرین هوازی، یک روز بدنسازی و یک روز کار با توپ. فکر میکنم برای دخترانی که فوتبال را انتخاب میکنند سخت است زیرا رسیدن به هر جایی در فوتبال زنان راه بسیار دشواری است. فقط نذارش بره باید تمرین کنید تا در نهایت به نتیجه برسید.
سطح رقابت در مسابقات CAF که در آن قهرمان شدید چگونه بود؟
سطح رقابت بسیار بالا بود. به خصوص در دو بازی اول که نتیجه برای ما مهم بود. تمرینات زیادی انجام دادیم و توانستیم نتیجه خوبی بگیریم. من در این مسابقات 3 بازی داشتم. من 2 گل و 3 پاس گل داشتم و دو بار به عنوان بهترین بازیکن زمین و در نهایت با ارزش ترین بازیکن مسابقات انتخاب شدم. در روز قهرمانی حس خیلی خوبی داشتیم. چون بعد از آن همه تمرین می توانستیم نتیجه کارمان را ببینیم.
با توجه به اینکه شما از شهرهای مختلف هستید، رابطه بین اعضای تیم چگونه است؟
اعضای تیم از شهرهای مختلف می آیند. در اردوهای اول آشنایی چندانی با هم نداشتیم اما الان نزدیک به 2 سال است که با هم به اردو و مسابقات رفته ایم. الان که با هم هستیم خیلی حرف میزنیم و همه با هم خوب هستیم.
از سخت ترین و شیرین ترین لحظات فوتبالی خود بگویید.
سخت ترین روزها تمرینی بود که باید به این مسابقات می رفتیم و دو مسابقه اول ما در کفا. چون اگر برنده نشویم، هیچ راهی برای قهرمان کافا نداریم. شیرین ترین لحظه زمانی بود که قهرمان شدیم. در این لحظه فکر می کردم تمرینات سختی که داشتیم نتیجه داده است، باعث افتخار مربیان و سرمربی شده ایم و با دست پر به خانه می رویم. خیلی ها می گفتند «فوتبال دختر چه می شود» و «فوتبال برای دختر خوب نیست» اما خدا را شکر که پدر و مادرم از من حمایت کردند، اصلاً به این حرف ها اهمیت ندادم. فقط گفتند و جالب است که الان که به جایی رسیدیم، می گویند: «به تو گفته بودیم می رسی و می رسی»، با اینکه هنوز در تیم ملی نبودم و من خودم تمرین می کردم، می گفتند فوتبال را کنار بگذاریم و از این حرف ها زیاد بود، اما شما اهمیت ندهید.
چه هدف و رویایی را در فوتبال دنبال می کنید؟
قبل از پاسخ به این سوال، می خواهم از کسانی که در این راه به من کمک کردند تشکر کنم. خانواده ام، سرمربی ما خانم خسروی، مربیان من و خانم کمری و کلوند که برای ما زحمت کشیدند و چندین ماه صبح و بعدازظهر خیلی سخت تمرین کردیم تا نتیجه خوبی بگیریم. بعد از یک ماه که از خانواده دور بودم و در تهران بودم فقط به این فکر می کردم که بعد از مسابقات دست پر برگردم و جواب سختی های خانواده و مربیان را بدهم. من زیاد فوتبال نمی بینم و از کودکی در محله فوتبال بازی می کردم اما طرفدار تیم بارسلونا هستم. هدف من این است که به اسپانیا بروم و به عنوان بازیکن برای تیم بارسلونا بازی کنم.
انتهای پیام
[ad_2]